هفته گذشته اتفاق بزرگی برای سایت زومجی افتاد و قالب و نرمافزار سایت تغییر پیدا کرد. به همین دلیل هم نظرسنجیای برگزار کردیم تا بدانیم که کدام قسمت از این قالب و ویژگیهای اضافه شده به سایت، توانسته نظر شما کاربران عزیز را بیشتر جلب کند. پس از گذشت ۷۲ ساعت از آغاز نظرسنجی، در مجموع هزار و ۴۶ رای جمعآوری شد و قسمت بازیهای موردانتظار با کسب نیمی از آرا به عنوان محبوبترین بخش قالب جدید انتخاب شد. در رتبههای دوم و سوم این نظرسنجی هم به ترتیب بخشهای سینما و تماشاخانه حضور دارند. در جدول زیر میتوانید تعداد و درصد دقیق آرا را مشاهده کنید: رتبه نام تعداد رای درصد رای ۱ بازیهای موردانتظار ۵۳۲ ۵۰/۹ درصد ۲ سینما ۱۷۳ ۱۶/۵ درصد ۳ تماشاخانه ۱۲۵ ۱۲ درصد ۴ راهنمای خرید و ویترین به صورت مشترک ۶۱ ۵/۸ درصد ۵ انتخاب سردبیر و موبایل به صورت مشتکر ۴۷ ۴/۵ درصد Let's block ads! بخوانید, ...ادامه مطلب
هاروی اسمیث، کارگردان بازی Dishonored 2، با انتشار پستی در وبلاگ بتسدا، ناشر این بازی، اعلام کرده که تیم سازنده شخصیت امیلی را حول سه اصل ساختهاند. شهر دانوال جایی که خانهاش در آن حضور داشت، یک ملکه بودن و قاتل بودن که وظیفه ذاتی یک محافظ سلطنتی است. در کنار شخصیت امیلی قهرمان نسخه اول کروو آتانو پدر امیلی هم قرار دارد. قهرمانی که پس از دزیده شدن دخترش در سن ۱۰ سالگی وی را نجات داد و از آن پس در یک مکان محافظت شده وی را بزرگ کرد. کروو از همان زمان به امیلی هنرهای رزمی را آموخت تا در آینده هر زمان دشمناناش برگشتند وی بتواند از خود دفاع کند و حال، داستان Dishonored 2 از جایی شروع میشود که امیلی ۲۵ ساله است و شخصیت و سبک خاص خود را دارد. دینکا باکابا، طراح ارشد بازی، در این باره میگوید: امیلی یک ملکه است. او هنوز جوان است و شخصیت مختص به خود را دارد. از این رو قدرت و مهارتهایش نیز متفاوت هستند و به وی اجازه این را میدهند که براحتی بتواند بقیه را مطیع خود کند. از آن سو کروو تمامی قابلیتهای خود از نسخه اول بازی را در اختیار دارد و میتوانید بوسیله سیستم بروزرسانی قابلیتها آنها را قویتر کنید. وی یک استاد در زمینه جاسوسی برای گارد سلطنتی بوده و در کنار آن، یک محافظ سلطنتی نیز به حساب میآید. حال طی جریانات داستان Dishonored 2 کروو از شهر دانوال جدا شده و به کارناکا، پایتخت سرکُنُز، رفته است. هاروی اسمیث در ادامه صبحتهایش در مورد شخصیت امیلی و فرار وی از خانه و زادگاهش در Dishonored 2 میگوید: با شروع بازی Dishonored 2 میبینیم که وی همه زندگی خود را از دست داده و در حال فرار کردن است. همچنین این اولین تجربه امیلی در رویارویی با دنیای اطراف خود است. امیلی و کروو هرکدام راه جداگانهای را خواهند رفت و چشم انداز این دو شخصیت از یکدیگر متفاوت خواهد بود. از اینرو برای ما بسیار مهم است که بتوانیم این تفاوت را به درستی به نمایش بگذاریم. بازی Dishonored 2 در تاریخ ۲۱ آبان (۱۱ نوامبر میلادی) برای پلیاستیشن 4، ایکسباکس وان و رایانههای شخصی عرضه خواهد شد. Let's block ads! بخوانید, ...ادامه مطلب
«بارکد» پنجمین فیلم سینمایی مصطفی کیایی است. کیایی کمکم دارد به یک جریان در سینمای ایران تبدیل میشود؛ جریان فیلمهای کمدی با گوشه کنایههای سیاسی اجتماعی. با زومجی و نقد این فیلم همراه باشید. ساختار روایی فیلم شبیه به Memento است پنجمین اثر سینمایی مصطفی کیایی یک عقب گرد نسبت به «ضد گلوله» و «خط ویژه» بهحساب میآید. در محتوا، «بارکد» سطحی و شبیه به یک مهمانی خانوادگی است که این روزها محال است در آنها درباره آقازادهها، فیسبوک و جوانهای معتاد حرفی به میان نیاید. ایده ایستادن جلوی فساد اقتصادی همان ایده تکراری خط ویژه است که در آنجا کاملتر و پرتنشتر پیگیری شده بود. فیلم عملاً به لحاظ مضمون (اگر فرض کنیم ساختار مغشوشاش ما را به مضمونی برساند) بسیار قدیمی و دارای تاریخ انقضای کوتاه است. ساختار روایت فیلم دقیقاً ایراد بزرگ بارکد است. روایت از انتها به ابتدا تا به حال بارها در سینما امتحان شده است. اولین بار چانگ دونگ لی در فیلم «آب نبات نعنایی» (Peppermint Candy) محصول سال ۱۹۹۹ کشور کره جنوبی این شیوه را آزمود. در هالیوود هم کریستوفر نولان در سال ۲۰۰۰ با تریلر روانشناسیاش، «یادآوری» (Memento)، سراغ این شکل روایت رفت. «بازگشت ناپذیر» (Irreversible) ساخته گاسپار نوئه شاید بدیعترین شکل از اینگونه روایت به حساب بیاید. داستان این فیلم در یک روز میگذرد و فیلم با سکانس نهایی آغاز شده و در نهایت با سکانس ابتدایی به پایان میرسد. مضمون اصلی در این فیلم زوال و نابودی است که ارتباط مستقیمی با زمان دارد. به لحاظ مضمون «بازگشت ناپذیر» و «آب نبات نعنایی» اشتراکات زیادی دارند. به نظر من مهمترین عامل در روایت یک فیلم همراه کردن مخاطب است. گاهی این همراه شدن به لحاظ احساسی است و گاهی منطق مخاطب درگیر است اما درست از آنجایی که نویسنده یا فیلمساز یقه مخاطب را ول میکند شکست خورده است. با مشاهده آثار نامبردهشده یک مسئله به سادگی قابلپیگیری است؛ این فیلمها بنا به منطق درونیشان که به جهانبینی فیلمساز بازمیگردد به روایت معکوس رسیدهاند و در نهایت در تمام مدت زمان فیلم یقه مخاطب را ول نکردهاند. در این شکل روایت آنچه که باعث میشود مخاطب داستان را پیگیری کند سوال است. این سوال که پیش از این چه اتفاق جذابی رخ داده است؟ مثلاً در «آب نبات نعنایی» مردی که کنار رودخانهای افتاده , ...ادامه مطلب